🔸مصاحبه با دوقلوهایی که بعد از ۲۲سال در سربازی از هم جدا شدند

🔹به فاصله یک دقیقه با هم تفاوت سن دارند، علیرضا و حمیدرضا؛ اما جالب است که محل خدمت سربازی‌شان متفاوت است؛ یکی افتاده پلیس راهور پایتخت و دیگر یگان امداد فاتب؛ اولی لباس سفید پلیس راهور به تن دارد و دومی سبز یگان امداد؛ ۱۸ ماه خدمت هستند و طبق قانون جدید عملاً باید ترخیص شوند. از حس و حال‌شان می‌پرسم. ریز می‌خندند. آن یکی می‌گوید نمی‌دانید دیشب چه خبر بود تا صبح در خوابگاه جشن گرفته بودیم.


به فاصله یک دقیقه با هم تفاوت سن دارند، علیرضا و حمیدرضا؛ اما جالب است که محل خدمت سربازی‌شان متفاوت است؛ یکی افتاده پلیس راهور پایتخت و دیگر یگان امداد فاتب؛ اولی لباس سفید پلیس راهور به تن دارد و دومی سبز یگان امداد؛ می‌پرسیم آموزشی هم جدا بودید. حمیدرضا سریع می‌گوید: نه اولین‌بار است از هم جدا شده‌ایم آن هم بعد از ۲۲ سال!
فوق‌ دیپلم دارند و اهل دامغان هستند. ۱۸ ماه خدمت هستند و طبق قانون جدید عملاً باید ترخیص شوند. از حس و حال‌شان می‌پرسم. ریز می‌خندند. آن یکی می‌گوید نمی‌دانید دیشب چه خبر بود تا صبح در خوابگاه جشن گرفته بودیم.

حمیدرضا هم می‌گوید ما هم تا صبح جشن داشتیم اصلاً نخوابیدیم.

علیرضا که سرباز راهور است از مأموریت‌هایش می‌گوید از اینکه روزانه چندین ساعت در معابر و میادین می‌ایستد آن هم برای تسهیل ترافیک، از لطف مردم می‌گوید، از اینکه صبح را با سلام مردم شروع می‌کند و عصر را با خسته نباشید شهروندان.

حمیدرضا هم از مأموریت‌های سخت و متفاوت یگان امداد می‌گوید. از این دکهر مناسبت‌های مختلف آماده‌باش بوده و همراه با دیگر سربازان حضور میدانی داشته است؛ از جشن‌ها و راهپیمایی‌ها گرفته تا تجمعات.

اما یک مطلب، حرف مشترک این دو برادر دو قلو است و آن هم اینکه در سربازی زندگی را یاد گرفته‌اند. مستقل بودن را و فداکاری‌ را و اینکه حتماً دل‌شان برای دوستان‌شان تنگ می‌شود. آن هم دوستانی که عاشقانه دور و برشان نشسته‌اند و با هم می‌گویند و می‌خندند.